مقاله ای جالب و خواندنی درباره ی فوتبال ایران

با سلام خدمت شما دوست گرامی؛امیدوارم هر کجا که هستی تندرست و سلامت باشید؛
فوتبال چیزی است که خیلی ها را از کودکی همانند من محو خود مینماید!جالب است خیلی ها که به دنبال خراب کردن اسم فوتبال هستند که به ظاهر برای گرفتن بودجه ی آن برای رشته ی دلخواه خوداست ولی در اصل فکر هاپولی کردن آنان را در سر میپرورانند (!)،برای مثال پول شطرنج بازان بدبخت را نمیدهند و وقتی از آنان در رادیو سوال میشود و علت خواسته،جوابشان آن است که چرا از فوتبال ایراد نمیگیرند،هیچ وقت نمیتوانند بر تصمیم های شوم خود دست یابند!
همه چیز در همه ی رشته ها عالی است ولی برای من و امثال من چیزی جای مستطیل سبز را نخواهد گرفت.
من بدنیا آمده ام که روزی جای بازیکنان بزرگ را بگیرم نه جای اشخاصی که همش دم از حلال و حرام میزنند ولی نمیدانند مربی فوتبال شلوار راحتی نیست که تا چیزی ریخت رویش آن را عوض کنید!بخدا این حرف من نیست حرف ایران است!آخر این کارهای مسولان است که مارا مزهکه ی دست چند کشور تشنه به خون ایران کرده است!
این اواخر هم که آقای علی کریمی را اخراج کردید!خودتان هم میدانید روزه خوری بهانه بود تا کسی را که حاظر نشده بود کنار گاوها تمرین کند را کنار بزنید!
هه هه هه
خنده دار است!
برنامه ی 90 را دیدید؟!
آقای عادل فردوسی پور تمرین بازیکنان را کنار گاو داری به نمایش کشید در همون لحظه به هر کسی (خواه بازیکن__البته جز آقای علی کریمی__خواه کسی که میگفت هوا سرد بود و آقای فردوسی پور بازیکنان را لخت از بالای بالکن نشان داد) میگفتند چطور بود؟

میگفت ماکه گاوی ندیدیم!پس لابد دوربین ها صحنه سازی میکنند!
خب حداقل این حوادث رخ دادند،دروغ مسدوم بودن آقای علی کریمی چه بود!
خیالتان را راحت کنم آقای کریمی با کمال صحت ساک مبارک را تحویل و به ایران بازگشتند!چند روز بعد هم دیدیم در بازی با استقلال پیراهن او با دیگر بازیکنان تیم استیل آذین فرق داشت!!
باز بگویید نخند!
مسولان منتظر پیراهن و ساک مجانی بودید یا نمیتوانید با یک نفر هم که با خودش رو راست است کار کنید؟! لطفا روزه را بهونه نکنید که کلکش ترشیده است!
خلاصه که نمیشه بفهمی توی فوتبال ایران چه خبر است!چون "بازیکن" این وضعیت را داراست،آن هم از وضع تعویض مربی است که تا ******* بروید برگردید 4 نسل از آن مربی گذشته!
این اشتباه نیست؟
اما در این میان هستند کسانی که مثل آقای فردوسی پور،عادل اند!پس آقا یا خانم خواننده بدان تنها حدفم از نوشتن این مقاله آن بود که نگویند نگفتید!شاید واقعا نمیدانند که فوتبال ایران همانند مریضی است در بستر که همه ی اطرافیان او در مریضی او مقسراند و میتوانند پای آن بمانند تا جان بگیرد یا میتوانند بی اعتنا نسبت به آن یا با بی توجهی آتش بر هستیش زنند!
نخواستم زیاد حرف بزنم ولی بدانید همه میبینند که آقای دایی به با لحن ملایم حرف زدن عادت ندارد و خیلی چیزهای دیگر...